Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • yesterday
در حالی که عروسی سرگرم کننده فازل دده به پایان می رسید ، آوریل سینان و اوزج را عاشقانه دید. اپریل که با اثر منظره ای که می بیند
گیج شده است ، به آستانه یک افسردگی بزرگ می رسد. آیلا اپریل را تشویق می کند و اپریل را قادر می سازد تا تصمیم به ادامه مبارزه بگیرد. اپریل دوباره بلند میشه و وارد رقابت خنده دار با اوزج میشه

آیلا و برزان یک کارگردان بازیگر را تحت درمان قرار می دهند. در پاسخ به درخواست کمک کارگردان بازیگران ، برزان و آیلا در یک مجموعه عکس در محیطی که هرگز انتظارش را نداشتند ، قرار خواهند گرفت.

میفهمند که با هم همسایه هستند و بدتر از آن اینکه در یک بیمارستان هم همکار یکدیگر هستند.
در حالی که قهرمانان ما در سریال در کنار هم لحظات جالب و جذابی رو سپری میکنند و همزمان با اینکه سعی دارند جان بیماران و مریض های اورژانسی بیمارستان را نجات بدهند ، لحظات عاشقانه و خنده داری را نیز باهم می گذراند.
بازیگران: سرهات تئومان(سینان)، دویگو یتیش(نیسان)، دریا آلابورا(تورکان)، سرنای آکتاش(زینب)، باریش آیتاچ(ازگور)، سرتان ارک‌آچان(عابدین)، سینم اوچار(آسمان)، سرکان ازتورک(مالک)، آچلیا اوزجان(سِوجن)، رژدا دمیرر(آیلا)، تامر تراس‌اوعلو(برزان)، بلیت ازوکان(ملک)

تولید: مدیاپیم
تهیه کننده: فاتیح آکسوی
کارگردان: هاکان اینان
سناریو: گوکهان هورزوم، جیهان چالیشکان‌تورک، امینه یشیم آسلان

Category

📺
TV
Transcript
00:00نظر چیه بعد از عقدی مراسم ساده بگیریم
00:03ولی نمیشه ببین چی میگم
00:05اگه عروسی نگیریم مامانم عمرن منو بده به تو
00:08خیلی گیره
00:09من هی عروسی عروسی میکنم
00:11ولی هنوز که نیمد این خاستگاری
00:13اگه مراسم خاستگاری نباشه مامانم منو میکشه
00:16راستی خانوادم اومدن اینجا میاین خاستگاری
00:19یا این که دست جمعی بلشیم بریم ازمین اونجا مراسم بگیریم
00:22نیسان چی میگفتی حواسم نبود
00:25دارم میگم که این خاستگاری
00:27نمیدونم یعنی در اصلا وقت حتما با مادرم میگم
00:31میخوام قهوه شور بخوردت بدم رسممونه
00:34باشه اونم میخورم
00:36عزیزم تو انتخاب لباس عروس کمکم میکنی
00:41سینم
00:44اصلا گوش نمیکنی آن لباس عروس رو میگم
00:47هرچی تو بگی عزیزم
00:49دوست داشتم عروسیم تو محیط باز باشه
00:53کل میزه هم با بابونه تزدین کنیم
00:55نه نمیشه
00:56چون مامانت بد جوری به بابونه حساسیت داره
00:59تا زیزمستونم هست بابونه گیر نمیاد
01:01ها
01:02هرچی تو بگی عزیزم
01:04سینانجو
01:06الانم زدی روحالت اوتوماتیک عزیزم
01:08سینان میگم نظر چیه بدیم
01:15یک کتشلوار صورتی خوشگل واسد بدوزن
01:17هرچی تو بگی عزیز دنم
01:19منم به همه پوز میدم که با پلنگ صورتی ازدواج کرد
01:22چیه ربطی به اون داره
01:23سینان اصلاحباست به من نیستی
01:25این همه حرف دادم یه دونش هم نفهمیدی
01:27عزیزم من یکم خستم
01:30مذرت میخوام
01:31اون که معلومه
01:33خسته بودن تو خودم فهمیدم عزیزم
01:35فقط یه چیزی میخواستم بگم
01:36اگه واقعا پشیمونی که این حلقه رو دستم کردیدی
01:39نیسان
01:40به نظرم بروغشنگ استراحت کن
01:41بعد بیا با هم حرف بذاریم
01:42چون باید به هم توضیح بدی که اون زنه که اول حصوش باسته شروع میشه کیه
01:45سیف جان
01:47نیسان
01:48وایسان نرو
01:49گوش نمیکنه که
01:51واسه چی میگی که گوش گرده
01:55ماده شون چرا در رو برو میبندی ها
02:04دوست من اینجا زندگی میکنه
02:07نمیخوام شما شلوق میکنین
02:09برو وگرنه به مامانت میگم ها
02:10آخه من کهی شروخ کردم ها
02:12مادرجون عزیز دلم
02:14این دوستمه
02:15اصلا نگران نباشی
02:16من خوشم نمیاد بیادی اینجا
02:18با کبریت بازی میکنه
02:19قصدمونه آتیش میزنه
02:20قصد چیه مادرجان
02:22اه مادرجون نگران نباشین
02:24من باش حرف میزنم
02:25دیگه به کبریت دست نمیزنه
02:26تو هم خرسه گنده شدی
02:28هنوز با کبریت بازی میکنی
02:29جیز
02:30خب شما برو داخل سریال تو ببین
02:34من هم میان باشی
02:35باشی
02:35با تا یه سبر بده
02:38نیسان چه خبره
02:40این دیگه کی بود
02:40در محکم کبی تو صورتم
02:42کم بوده و دماغم بشکنه
02:43خوهرم آمان بزرگی آبدینه
02:46آلزای میرداری
02:47نگران نباشه
02:48الان یادش میره
02:48خیلی کاری داشته
02:50حاضرش رو با هم دیگه بریم
02:51کجا بریم؟
02:52بریم یه دوری بزنیم دیگه
02:54ای بلش کنزه اینم
02:55اصلا موسیل ندارم
02:56اون وقت
03:01واسه چی حال نداری نیسان خانوم؟
03:05چه میدونم
03:06اصلا سینان نراحتم
03:07بهش میگم چته جواب نمیده
03:10همش تو فکره
03:11اگه واسه ازدباش با من
03:13اینقدر نراحته
03:14حلقه شو میدم دستش برم
03:15آفرین نیسان
03:16مثل همیشه خودت میباری
03:17خودت هم میدوزی
03:18چی بگم آخه
03:20دلم شروع میزنه
03:23بریم بیرون درست میشه
03:25پاشو بریم دیگه
03:27کیه؟
03:31ازگر
03:32رریف شو؟
03:38ناز میکنه
03:40باعثه ببینم
03:41مگه چی میخوای بخری؟
03:42هوا سرد شده
03:43یخ میکنم
03:44میخوام واسه خودم پالتو بخرم
03:45راستش بعد اون خریدی
03:46که با ترکان خانوم کردم
03:47دیگه پولی واسه هم نمونده نمیام
03:49بیا دیگه
03:52حرفم و زمین انداز
03:53حاضر شو پاشو
03:54باشه زینب میام
03:56مامان بزرگ
03:58من الان میرم دوستم و برسونم
04:02خونه شون زود برمیگردم
04:03تو همینجا بشین
04:04تلویزیون نگاه کن باشه؟
04:05باشه
04:06ولی به مامانش بگو
04:08دخترش دیگه بزرگ شده
04:09این وقت شبیه نذاره بریم
04:11باشه به مادرش میگم
04:12خیرس گنده بیا بریم
04:14دستتو بده
04:30بریم از اونجا شروع کنیم
04:33باشه زینب باشه بریم
04:36چی بهت بگم زینب من رو با این حال خرابم برداشتی آوردی خرید
04:48تبریک میگم خانم
04:55شما هزارمین مشتری ما هستیم
04:57کی منو میگی؟
04:58نه بابا دوستم میخواد خرید کنه
05:00نفرمایید داخل خانم
05:02ای بابا چرا دستمو گرفتین من میخواد خرید کنم
05:05ای بابا چه گیری کردی ما
05:18خوبه
05:41خیلی بهتون میاد
05:43فوق الادی شدی عزیزم
05:46خیلی بهت میاد
05:47آدم هم خوشم اومد
05:48فقط هنوز کارمون
05:52تموم نشده
05:54زینب دارم میام دیگه
05:58بکردی را رفتم با این کفشا خیلی راحته
06:01چه شانسی داشتم
06:03ها هیچ وقت فکرشم نمیکردم
06:04یه روزی برنده ای جایزه فروشگاه بشم
06:06آهی میگم میخوایی از این به بد کار و زندگی موبر کنم
06:10فقط فروشگاه رو بگردم
06:12شاید بازم برنده بشم
06:13آنو بایستا هنوز تموم نشده
06:15منظور چیه؟
06:22آه
06:25ببین چی میگم
06:27فکر کنم من یه مریضی لالاش گرفتم
06:29شما هم پول جمع کردین که من آخرین روزامو خوش بگذرو نماره؟
06:33افتخار میدین همراهیتون کنم خانم؟
06:49حتما از بس حرف سادم نفسم بند اومده
06:52مردم؟
06:54یعنی دلیل دیگه این نمیتونه داشته باشه
06:56خوش بگذارد دوستتون دارم
07:03افتخار باشه
07:04خوش بگذارد دارم
07:05خوش بگذارد دارم
07:06خوش بگذارد دارم
07:07خوش بگذارد دارم
07:29باز میشه
07:30ها؟
07:32سینه
07:33سینا میگم بی خیال رسولان نریم
07:37سفارش بدیم همینجا بخوریم
07:38بوفر کنین از خون دانشجوی من بزرگتره
07:41آه کاشی دونه از اینا میگرفتم
07:44میاوردم جلوی در دانشگاه
07:45میسان جون تو لایق بهترین های عزیزم
07:50راستش جایزه فروشگاه حالم و از این رو به اون رو کرد
07:57ولی وقتی فهمیدم همشگار خودته
07:58نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم
08:01واقعا نهزت ممنونم سینا
08:03خواستم به جز خاطر بسکت بالمون
08:07بتونیم یه چیز خیلی شیکتر واسه بچه هامون تعریف کنیم
08:11بازم اون یه چیز دیگه هست
08:13سینا
08:23همش فکر میکنم دارم خواب میبینم
08:31نیسان
08:45یه ها جلم سبس شدی
08:48ولی انگار یه عمره که منتظرت بودم
08:50ولی اون اوایل نظرت فرق داشتا
08:55سینا
09:02من یه کم مسترب بودم
09:06خب چی کار کنم دیدم تو فالم با یه زن رابطه داری
09:09یه لحظه خون به مغزم نرسید
09:10تو به خاطر فال اونجوری رفتار کردی؟
09:13میشه فراموشش کنیم
09:16نیسان
09:20خیلی صادقانه باید بگم که امروز
09:23یکم عصبی بودم
09:24اگه ناراحتت کردم
09:27ازت معذرت میخوام
09:28اگه چیزی به اسم سندروم ازدواج وجود داشته باشه
09:31که مطمئنم هست
09:32باید تو مدارس واسه بچه ها تدریز کنن
09:34چون اگه نتونی از پسش بر بیایی بیچاره میشی
09:37این چیزا واسه هم مهم نیست
09:39چون من واقعا بهت اعتماد دارم
09:41اگه تو هم به من
09:42از اونجایی که خودمم به خودم اعتماد ندارم
09:45با این جمله زیبایی که گفتی
09:48درست زدی وسط خال
09:49نیسان
09:55میخوام یه چیزی رو بهت بگم
10:00سنگم نیست
10:03افتاده
10:04سنگ چی؟
10:05سنگ حلقه دیگه
10:07آخه یکی نیست بگه واسه چی حلقه مندازی دستت
10:09وقتی نشستم مطمئنم بود
10:11نیسان جان هل نکن پیدا میشه
10:12آخه بگو تو که ارزه نداری
10:14چرا حلقه با ارزشی و میندازی دستت
10:16همون حلقه سیمی از سرم هم زیاد بود
10:18همه چی داشت رو رس میشد
10:20و باز یه گندی بالا آوردم
10:21تو فیشم
10:23دیدی؟
10:24پیداشت کردم همینجا افتاده بود
10:26بگیر ببینم
10:28اینم از سنگت
10:31من آشقتم
10:32واقعا؟
10:34حالا اینو چیکار کنیم؟
10:36یعنی به نظرت یه جای قایمش کنم
10:38یا بچسبونم به دندونم یا مثل زنای هندی بزنمش رو پیشونیم
10:41نیسا میشه همه چی رو فراموش کنی
10:45فقط به خودمون فکر کنی و با من برخصی
10:49نظر چیه
11:08خوب مادرجون آقا دماده پسندیدی؟
11:34من این آقا دماد خوشتیپا یه جا دیدم
11:37ولی هرچی فکر میکنم یادم نمیاد
11:40دختر جانم حلقه چرا دستت نیست؟
11:45الان میگم
11:47من آقا در طول روزه این برون بر میرم
11:50از طرفی حلقم خوشگله
11:52یه مقدار زیادی جلبه توجه میکنه
11:55آقا همچین حلقه زیبایی قسمت هر کسی نمیشه
11:58واسه همین منم چون دوست ندارم
12:00کسی چشمش بمونه حسودی کنه
12:03سعی میکنم فقط روزای خیلی خاص به اندازم دستم
12:06از صبحی میخوام بگم مادر جان شما
12:11چقدر پوستت برق میزنه
12:12انگار که تو محیط باز زندگی میکنی
12:14مثلا چه میدونم مزرعیی رستایی جایی
12:17مزرعی؟
12:20آره آره شوهر منم گاف کرونه
12:23انگار اینم زیادی دالست میبینه
12:25آی
12:28ایداده
12:29ایداده
12:30آره شما بشه
12:33مادرشم درست میسه خودش دست و پاچه و لفتی بود
12:37والا من هنوز نفهمیدم سلیمان ما واسه چی از مامانه این خوشش اومد
12:41سلیمان باباشه؟
12:43سلیمان کیه؟
12:47ترکان خانوم من درسته مامان بزرگ صداش میکنم
12:50ولی ایشون در اصل مادر بزرگ عابدین هستن
12:53ولی اینم بگم دست بختش حرف نداره
12:58براتون بیسکویت شکلتی درست کرده خوردی؟
13:00ممنونم
13:11ترکان شوره
13:14خیلی محضرت میخوام فکر کنم
13:24امروز صبح که داشت درست میکرد نمک و شکر رو با هم اشتباه گرفته
13:28میتونی خانم شیدلر صدام کنی پسرم
13:32بگو ماشینم و بیارن
13:34ما دیگه برید
13:35با اجازه بلند شو
13:37خیلی ببخشید مامان ترکان
13:39رومیزیتونم یکم کسیف کردم
13:42واقعا ببخشید
13:43نیسان سبکون با هم دیگه میریم
13:45باشه
13:46یادم اومد این کیه
13:48این همسایمونه
13:50زن بیچارش تو خونه منتظره
13:52واسه چی اومده خونه مردم صبونه میخوره
13:55ببخشید مادر جان همسایتون کیه؟
13:57میشه اسمشو بگید
13:59چی؟
13:59خیلی ببخشید مدر بزرگم یکم زیادی سریال دالاسو دوست داره
14:04با اون اشتباه گرفته
14:05ماما بزرگ
14:07بهتره بریم منتظره سینان بمونیم باشه
14:09باشه
14:10مگه الان واجبه؟
14:11آره باید سنگشو بچسبونیم خیالم راحت شه
14:13بزن کنار بزن کنار
14:15نیسان چرا انقدر عجله داری؟
14:22زود میام
14:23نیسان
14:23میخوام راجبه یه چیزی باید حرف بزن
14:26آهی الان بلش کن سینان
14:27اول برام سنگ حلقمو بچسبونم
14:28بعدش هرچی خواستی به هم بگو
14:30یه وقت مامارد میبینه دستم نیست با خودش میگه
14:32حتما حلقمو نپسندیده
14:34اون وقت میره دنبالی یه دختر را دیگه میگرده
14:36منم خودمو آتیش میزنم
14:37نیسان یعنی اولین باره میبینم انقدر حیجان داری؟
14:40یعنی تو حیجان نداری؟
14:42از این به بعد دیگه هر موقع عشقم بکشه بوسید میکنم
14:46دیگه چی میخوا؟
14:47منو میبوسی حرف نزنم
14:48آه
14:49بیمارستان میبینم
14:51مراقب باش ماشین میاد
14:53باش
14:53آمبولانس
14:58فکر نمی کنم با چشم چیزی متوجه بشین
15:01ولی حالا که گفتین دوست دارین چک کنین
15:03مشکلی نیست نگاه کنین
15:04چون این حلقه عتیق است
15:06مامان سینان به هم داده
15:08به اونم مادر شوهرش داده
15:09رست دارن میدن به پسر خانواده که بده به زنش
15:11من و سینانم اگه بچه همون پسر شد
15:14میخواییم بدیم به عروض زمون
15:15مثل انگوشتن کوه نور میمونه
15:19علماس
15:20چی؟ علماسه؟
15:22نه اونی که گفتین علماسه کوه نوره
15:24حالا که علماس نیست مطفینا بریلیانه
15:27نه بریلیانم نیست
15:29یعنی چی؟
15:31حلقتون بدلیه خانوم
15:32کی گفته؟
15:33من دارم بهتون میگم
15:34بدلیه من چسبوندم نیفته
15:36ولی عرضش مادی نداره
15:37همینجوری برای استفاده دم دستی خوبه
15:40واسطون متاسفم
15:42کارتون خیلی زشته
15:43چون دیدین عتی قصد و شبیه
15:45هیچ کدوم از انگوشتره
15:46این مسقره خودتون ریست
15:47از روح سادت برگشتین
15:49میگین حلقه من بدلیه
15:50آره خجالتم خوب چیزیه
15:51آقای محترم
15:52همه تونه اینه همین
15:53واسه این که جنس خودتونو بفروشین
15:55میزنین تو سر مان
15:56کجای این بدلیه؟
15:57مگه میشه آخه؟
15:58شما هستن میدونین
15:59من برای این که این حلقه رو دستم کنم
16:00چه بله هایی به سرم اومده
16:02برگشتی میگی بدله
16:03من مطمئنم که حلقه من قلابی نیست
16:05آقای محترم
16:06مردم زرنگ شدن
16:07اگه بدلیه پنج لیر بسته
16:09آخه مگه میشه بدل باشه
16:14شش
16:15نکنه
16:16نکنه سینان یه چیز دیگر رو
16:18از روزمین پیده کرداد به
16:20تنها احتمالش همینه
16:22وگر نه امکان نداره حلقه بدلیه

Recommended