سریال سیب ممنوعه قسمت 240 دوبله فارسی
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
داستان قسمت آخر سریال روزگارانی در چوکوروا، فصل اول. ییلماز با چه کسی ازدواج میکند؟ زلیخا میمیرد؟
https://youtu.be/UhgoFtXMExk
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل دوم. یاماچ ادریس را میکشد یا ادریس یاماچ را؟ رئیس بعدی گودال کیست؟
https://youtu.be/aUroFMuLtdQ
روز بعد در شرکت، شاهیکا که میداند کایا مخالف سهام اندر است، با خوشحالی منتظر است تا اندر سهام را به او پس بدهد و آنوقت با هالیت سهام برابری داشته باشد تا بتواند در شرکت به قدرت برسد.اندر با جانر تماس گرفته و در شرکت با او کار دارد. امیر نیز همراه او می رود. کریم با دیدن امیر، او را به اتاقش دعوت کرده تا با او حرف بزند. او بخاطر اینکه ییلدیز با شنیدن خبر دوستی او و شاهیکا دیگر جواب تلفنش را نمیدهد، از امیر کمک میخواهد تا بتواند ییلدیز را ببیند.
شاهیکا از هالوک میخواهد که کسی را برای کار مونتاژ صدا پیدا کند. سپس به اتاق کریم می رود و در مورد موضوعی با او صحبت میکند تا از حرفهای او برای مونتاژ استفاده کند و صدای او را ضبط میکند.
اندر، کایا را به اتاقش صدا زده و به او خبر میدهد که تصمیم دارد سهامش را به اریم و ییعیت بدهد. بچه ها که در آنجا حضور دارند، خوشحال شده و کایا نیز این کار او را تأیید میکند.
شب، ییلدیز به دعوت امیر به خانه او می رود ، اما با کریم رو به رو می شود. کریم با ییلدیز حرف زده و میگوید که شاهیکا بخاطر دخالت مادر ییلدیز، به دروغ مقابل دیگران گفته است که آنها با هم دوست هستند و این خبر صحت ندارد. خیال ییلدیز راحت شده و کریم از او میخواهد که وارد رابطه دوستی شوند. ییلدیز نیز با خوشحالی قبول میکند. او از آسمان بخاطر دخالت در زندگی اش ناراحت و عصبی می شود، اما به او چیزی نمیگوید و فقط قیافه میگیرد.
شاهیکا به بهانه قرار با کریم، از خانه بیرون رفته و به بار می رود. او در آنجا مرت را میبیند و با یکدیگر هم صحبت می شوند. هنگام برگشت، شاهیکا قصد دارد مرت را به خانه برساند، اما صبح روز بعد آنها در اتاق یک هتل از خواب بیدار می شوند. مرت از شاهیکا می خواهد که این قضیه بین خودشان بماند.
اندر به جانر میگوید که او سهام را به بچه ها نداده و مقابل کایا تظاهر کرده است، زیرا نمیتواند به این راحتی سهام را از دست بدهد. جانر میگوید که اگر مایل این ماجرا را بفهمد، این بار دیگر برای همیشه او را از دست می دهد. اندر میداند که کارش اشتباه است اما میگوید که نگه داشتم سهام برای او مهم است.
آسمان وقتی امیر را میبیند، در مورد شب گذشته از او سوال میکند و میخواهد از او حرف بکشد. امیر از کریم حرفی نمی زند. آسمان میگوید که ییلدیز با او سر سنگین شده و حرف نمی زند. امیر میگوید که در جریان نیست و اتفاقی نیفتاده است.
اندر با ییلدیز بیرون می رود، ییلدیز به او میگوید که شاهیکا دروغ گفته و او و کریم با یکدیگر نیستند، و خودش نیز با کریم دوست شده است. او میگوید که دیگر قدرت برایش اهمیت ندارد و برای همین از هالیت دست کشیده و به سمت عشق و علاقه رفته است.
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
داستان قسمت آخر سریال روزگارانی در چوکوروا، فصل اول. ییلماز با چه کسی ازدواج میکند؟ زلیخا میمیرد؟
https://youtu.be/UhgoFtXMExk
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل دوم. یاماچ ادریس را میکشد یا ادریس یاماچ را؟ رئیس بعدی گودال کیست؟
https://youtu.be/aUroFMuLtdQ
روز بعد در شرکت، شاهیکا که میداند کایا مخالف سهام اندر است، با خوشحالی منتظر است تا اندر سهام را به او پس بدهد و آنوقت با هالیت سهام برابری داشته باشد تا بتواند در شرکت به قدرت برسد.اندر با جانر تماس گرفته و در شرکت با او کار دارد. امیر نیز همراه او می رود. کریم با دیدن امیر، او را به اتاقش دعوت کرده تا با او حرف بزند. او بخاطر اینکه ییلدیز با شنیدن خبر دوستی او و شاهیکا دیگر جواب تلفنش را نمیدهد، از امیر کمک میخواهد تا بتواند ییلدیز را ببیند.
شاهیکا از هالوک میخواهد که کسی را برای کار مونتاژ صدا پیدا کند. سپس به اتاق کریم می رود و در مورد موضوعی با او صحبت میکند تا از حرفهای او برای مونتاژ استفاده کند و صدای او را ضبط میکند.
اندر، کایا را به اتاقش صدا زده و به او خبر میدهد که تصمیم دارد سهامش را به اریم و ییعیت بدهد. بچه ها که در آنجا حضور دارند، خوشحال شده و کایا نیز این کار او را تأیید میکند.
شب، ییلدیز به دعوت امیر به خانه او می رود ، اما با کریم رو به رو می شود. کریم با ییلدیز حرف زده و میگوید که شاهیکا بخاطر دخالت مادر ییلدیز، به دروغ مقابل دیگران گفته است که آنها با هم دوست هستند و این خبر صحت ندارد. خیال ییلدیز راحت شده و کریم از او میخواهد که وارد رابطه دوستی شوند. ییلدیز نیز با خوشحالی قبول میکند. او از آسمان بخاطر دخالت در زندگی اش ناراحت و عصبی می شود، اما به او چیزی نمیگوید و فقط قیافه میگیرد.
شاهیکا به بهانه قرار با کریم، از خانه بیرون رفته و به بار می رود. او در آنجا مرت را میبیند و با یکدیگر هم صحبت می شوند. هنگام برگشت، شاهیکا قصد دارد مرت را به خانه برساند، اما صبح روز بعد آنها در اتاق یک هتل از خواب بیدار می شوند. مرت از شاهیکا می خواهد که این قضیه بین خودشان بماند.
اندر به جانر میگوید که او سهام را به بچه ها نداده و مقابل کایا تظاهر کرده است، زیرا نمیتواند به این راحتی سهام را از دست بدهد. جانر میگوید که اگر مایل این ماجرا را بفهمد، این بار دیگر برای همیشه او را از دست می دهد. اندر میداند که کارش اشتباه است اما میگوید که نگه داشتم سهام برای او مهم است.
آسمان وقتی امیر را میبیند، در مورد شب گذشته از او سوال میکند و میخواهد از او حرف بکشد. امیر از کریم حرفی نمی زند. آسمان میگوید که ییلدیز با او سر سنگین شده و حرف نمی زند. امیر میگوید که در جریان نیست و اتفاقی نیفتاده است.
اندر با ییلدیز بیرون می رود، ییلدیز به او میگوید که شاهیکا دروغ گفته و او و کریم با یکدیگر نیستند، و خودش نیز با کریم دوست شده است. او میگوید که دیگر قدرت برایش اهمیت ندارد و برای همین از هالیت دست کشیده و به سمت عشق و علاقه رفته است.
Category
📺
TV