Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 2 days ago
This is the Persian (SAT7Pars) dub of VeggieTales: Sheerluck Holmes and the Golden Ruler

Category

📺
TV
Transcript
00:00سلام برچه ها به ماجره های سبزیجاد خوش اومدین
00:03من با به گوجه فرنگی هم
00:05و منم لری خیار هم
00:06و ما اینجایی که به سؤال های شما جواب بدیم
00:09کاملا درسته
00:10و سؤال امروز از المیرا فازلی
00:12از شهر باکو در کشتر آزربای جانه
00:14سلام المیرا کچولو
00:16باکو حتما با کواش خوبه
00:17ولی به خوبی سواد کوکه نیست
00:19اونجا کواش ما سوادم
00:21آیه لری خان تو نباید اینو بگی
00:24چرا؟
00:25آخه مردم باکو رو با این حرف ناراحت میکنی
00:27با فقط داشتم یکم شرخه میکرده
00:29شرخه باکو خوب نیست خب بیکو شرخه کنم
00:32لری ما تو باکو دوستایی زیادی داریم
00:34اونجا جایی قشنگیه همه جاش به قشنگی سواد کوه
00:38باقه به نظرم باکو خوبه
00:41من این بیکو هم خیلی برد نمیشه
00:42من چقدر با حالا
00:45من واقعا از همه تون رو از خواهی میکنم
00:49خب
00:51تونابه چی روشته؟
00:53با ولری عزیز
00:55من و خانوادم تازه به باکو اومدیم
00:57من دارم به یه مدرسه جدید بیرم
00:59کسی رو اونجا نمیشناسم
01:00میخوام چند تا دوست پیدا کنم
01:02ولی یه سوال ذهنم رو مشغول کرده
01:03به نظر شما دوست خوب بودن یعنی چی؟
01:06دوست شما المیرا
01:08که ایتا چه سوال خوبی کرده؟
01:11غایق مطوری داره؟
01:12اون ممکنه کمکش کنه
01:13نه لری دوست خوب بودن
01:15هیچ ربطی نداره به غایق مطوری داشتن
01:17یه بسته آب نبا چوبی چطور؟
01:18به آب نبا آتمیچ ربطی نداره
01:20من دیگه رایی به ذهنم نمیرسه
01:22ولی من یه چندتایی داستان بلدم
01:24که ممکنه به تو و المیرا کمک کنه
01:27که جواب سوالتون رو پیدا کنیم
01:28غایق مطوری ممکنه تو گوبه دردن خونه
01:30ولی تو دریا چه داره؟
01:31را فیرمو پخش کنیم
01:43مارچوبه ای از
01:53لامان چان
02:13سوالتون رو پخش کنیم
02:19ولی ما encompass؟
02:21سوالتون رو پڑمیiros
02:25باختایییییی
02:37باختایییی
02:38بخ میرے
02:43موسیقی
02:59چی شده رفیق
03:01بازم خواهم دیدیم وضعی چکرز رو به من وقتی؟
03:04زیاد تقلگی
03:05کارم که تموم شد یه فرصتی دیگه بد میدم که ما از جا ببریم
03:08ممنونم که به فکر من هستی پانچ و رفیق قدیمی من
03:11ولی خیلی بیشتر از یه خواب بد معمولی بود
03:14یعنی خواب نارد کنندهی بود؟
03:16نه دقیقای
03:17طاقت فرسا بود؟
03:19نه
03:20ناشایست بود؟
03:21زشت بود؟
03:22بد بود؟
03:23پانچو من فکر میکنم که فقط
03:26یه خواب غیر ممکن دیدم
03:28آخی چطور ممکنی که یه خواب غیر ممکن دیده باشی؟
03:33چند منظوره دیدی که یه خواب سختی دیدی؟
03:36خواب دوستاری دیدی؟
03:37یه خواب بابد نگردنی؟
03:39خواب من بوده او میگم ناممکن بوده
03:41متوجه شدی؟
03:42چه میدونم؟
03:44الان مردم برای این حال میانا
03:45رویا یا غیر رویا الان وقت کاری
03:49دوتا هستی که گفه نیمپس با سالات سزار جرچون و سپ برگ نکتران
03:59آماجین پسر نوحبانیون اضافه قرباقیل تخچیم
04:02ببرم به شون تو باقشه؟
04:03پس سلی راهی بگونه آمام بدین
04:05من بگی توجه کنیم خبر بلی دارم
04:09رسطوران جدیدی داره تو شهر افته تا میشه
04:11او پانچو شنیدی چی گفته؟
04:14این یعنی رقابر شاید هم مجبور شیم
04:16همین الان در رسطوران تختی کنیم
04:19ای نگرها نباش
04:23رسطورانه زیادی او بده رو رفتن
04:25ولی ما هنوز سر پاییم
04:26نه نه نه نه
04:27یه رسطوران معمولی نیست
04:29یکی از شبه های کخ خونه قصص
04:32این که داره؟
04:33درست چنی؟ جمع گفتی کار خونه یه قجر؟
04:36باره اون مشهور ترین رسطوران زنجیر یه دنیا است
04:40هیچ رسطورانی تا فاصله هشتاد کیلومتریشون
04:43نمیتونه به کارش ادامه بده
04:45ببینم حالا میدونی دقیقا
04:49کجا درن این رسطوران جدید رو باز میکنن؟
04:52باره
04:52جای نگرانی نیست
05:03پاچو جانس ساخت و سازش کمی کم یک سایی طور میکشید
05:07یه حالا راحت
05:08بده راحت راحت باشید
05:10من مجمعینم هیچ راهی وجود نداره که بتونن کارشونو به این زودی ها شروع کنن
05:18بلی حالا حالا نمیتونن مشتری جز کنن
05:27تو که فکر نمیکن اینجا
05:31زمون تو گاز بگیر
05:32مشتری های ما به همون وفادنن
05:33هیچ وقت ما را راحت نمیکنن
05:35یه لحظه سبر کن
05:49خودشه همین بود که تو خوابم میدیدم
05:51خواب نمکنم داشت به هم در مورد کارخونه قضا حشتر بیدن
05:55در واقعیت فیدا میکنه
05:57احیانا خوابت بده گفت که چطوری باید مشتری هامونو برگردونیم
06:01حالا باید چی کار کنم
06:20بهت میگم باید چی کار با کنی
06:22الان میتونی مورای منو بزنی
06:24اینم یه حرکتی
06:28چطور ممکنه بتونیم با این پتنگیم
06:30ببین ما یه راه حل پیدا میکنیم
06:34میگردیم ببینیم اونا چی کار نمی کنن
06:36ما او کار رو میکنیم
06:37نوبت توه
06:37به اونم برزن
06:46بری اونا همه کاری میکنن
06:50اونا قضاهایی به گندگی سر چجارن
06:53نمیدونم باید چی کار کنم دوست من
07:05متاسفانه تمام زهماتمون به باد رفت
07:08معلوم هست داری چی میگی؟
07:10ما سختی ها و مشلات زیادی و پشت سر گذاشیم
07:12اینم با اونا هیچ فرقی نمی کنم
07:14اشتباهت همین جاست پانچو
07:16متاسفانه هیچ فرق به این سختی نبودیم
07:18هی دار
07:21فرد و شب هم بازی میکنیم
07:34حالا باید چی کار کنم؟
07:48موسیقی
07:58اونا
08:00فرد و شب همیند
08:02اونا
08:04اونا
08:06اید باشت نوچه
08:08اونا
08:10اونا
08:12اونا
08:14اونا
08:16اونا
08:18اونا
08:20اونا
08:22کمک
08:23کمک
08:24درسته
08:26عمران هیچ وقت نمیتونی استاد بازی چکست رو شکست بدی مرد
08:30ماشه حالا که بیداخ شدی
08:32چون چند تا فکر بک بزرنم رسیده
08:34که صد درصد میتونن اوزار رو از این رو به اون رو کنن
08:37نه
08:38فکر کنم خودم راهشو پیدا کردم
08:40خواب اولم به هم گفت قراره چی پیش بیاد بری
08:42خواب دیشبم به هم نشون داد که چطور باید با کارخونه غذا بجنگم
08:46اوه باشه خوبه
08:48ولی خب همون توی که گفتن منم چند تا رای حرف پیدا کردم آمه
08:50آره آره باشه
08:52توی خوابم هر بار که توی آینه اینگاه میکردم یه تصفیر متفاوت از خودم میدیدم
08:56که تبیرش فقط این میتونه باشه که برای محفظ شدن لازمه با اون چیزی که الان هستن فرد داشته باشم
09:01شاید منیش فقط این باشه که لازم آینه های توی خوابتو تمیز کنیم
09:05ما باید شکل قیافه ای ریستورانو عوض کنیم
09:07متفاوتش کنیم یه چیز جذابتر درست کنیم
09:10بانچو من خواب یک تره قیره ممکن را دیدم
09:13و ما قراره این ته را عملیش کنیم
09:17اینم بدیستا با کپونه یکی بخرد دو تا ببرد
09:21بشه تا بید بشه تا بید
09:29به رسطوران دانی ها ها خوش آمدیم
09:31بشه تا بید دانی ها ها
09:34ده زمانیم
09:37فکر نمی کنم فایده ای داشته باشه
09:39سبر داشته باش دوست من سبر
09:42رسطوران لا کوکو منشا
09:44آتیش زدیم به قضا هامون
09:46با این آبازیم قیبت هامون
09:48به قدام زده بسترم
09:50یکم دیگه سب کن جواب میده
09:54جاپا جاپا
09:56چرا بخری قهوه ارزون
09:58وقتی بهترین هم قهوه ها بود
10:01اوه این دیگه بهترین راه حلی بود
10:03که تعالی پیشنهادتره بودم
10:05پس مشتری ها کنم
10:07های پنچا
10:09اون به سران قضیمی را فراموش کن
10:11بیا اینجا کار کن
10:13ببین اینجا چرا قضا میدن
10:15اوه
10:18اوه
10:20اوه
10:22اوه
10:24اوه
10:26اوه
10:28اوه
10:30اوه
10:32اوه
10:34وش دا کجا میرید
10:36های جان نگاه کن
10:38صفید چکرس واسه این بازی آماده است
10:40چطور یک از بازی کنیم تا ذهن دارون بگیره
10:42چکرس همهش میگه چکرس
10:44مثل اینکه اصلا متوجه نیستی داریم همه سیستمون را میبازیم
10:46همه اون چیزن که براشون زحمت کشنیم
10:48و تو این شرعه تو به فکر بازی استی
10:50اوه
10:52اوه
10:58اوه
11:00نمیدونم پانچو شاید بهتره به فکر کار دیگه ای باشی
11:04اوه
11:06اوه
11:08سلام خوش اومدین به کافه ای که سابقا به لامانچا معروف بود که قضا و سرویزش بی نزیره
11:14ولی بلیو خودمون بمونه سوست سالسا سفارش نده اینقدر تونده اصف و اصفا در میاد
11:18لاستش من برای قضا نایومدم اینجا اومدم تا تو رو استختاخونه
11:22من مدیر کارخونه قضا هم که اونور خیابونه اعتماله در مورد ما شده
11:26ها
11:30چی؟ نزا؟ کارخونه؟
11:32یه ساختمونه خیلی بزرگه روبه روی اینجا اون سمت خیابون
11:36درست همینجا تو این خیابون؟
11:38ما نصفت به کارمون نفراتمون کمه همه از تو تعریف میکنن که چه پیش کتمت خوبی هستی
11:42منم اومدم به هد پیشناند کار بدم
11:46مچکرم ولی باید بگم نه معمولا اینجا خیلی شلوغ میشه
11:50خیلی شلوغ میشه
11:52خیلی شلوغ میشه
11:54دیگه الانست که بیا
11:56ببین پانچو جان
11:58یه لحظه به خودت فکر کن
12:00من مشکل شخصی با کسی ندارم
12:02ولی این یارو دانداره رسطورانش زرر میده
12:05و تو باید جلوی زرر کردن خودتو بگیر
12:12همونطور که گفتم
12:14بهتره به فکر خودت باشی
12:18اجاسه بدین با هاتون رک باشم
12:20دان و من سال هاست که داریم با هم کار میکنیم
12:22ولی مهمتر از اون اینه که ما دوستیم
12:24و یه دوست همیشه وفاداره
12:26آقای بودیر کارخونه غذا
12:28من میخوام همینجا پیش دوستم بمونم
12:30و در صورت نیاز بهش کمک کنم
12:32خوب
12:34اجاسه بدین درب خروجی رو بهتون نشون بدم
12:36دگاه کنین در اونجاست
12:38من وفاداریه شما رو تحصیم میکنم
12:40در یه چیز چوبیه که دستگیره هم داره
12:42به هر حال اگه نظرت عوض شد به من بگو
12:44به هر حال اگه نظرت عوض شد به من بگو
12:58چی داری میگی؟
13:04حتی یک کلمه از حرفاتم نمیفهمم
13:06صورت باش برو
13:10همه من رو چرچردن رفتن
13:12تو چرا نمیری؟
13:14گوش کن من کافه لامانچان رو ترک نمیکنم
13:16ما درستش میکنیم
13:18ما دیکم استراعت کنیم
13:20بهتر بازی رو بذاریم واسه فردشم
13:24شاید امشب جواب همه سوالم رو گرفتم
13:28شب خید آنگیوتی
13:30خواهی خوش ببینیم
13:32آخ سوختم واقع اینش نیم نخورم
13:34موسیقی
13:48موسیقی
13:58موسیقی
14:00موسیقی
14:02موسیقی
14:04موسیقی
14:06موسیقی
14:08موسیقی
14:10موسیقی
14:12موسیقی
14:14موسیقی
14:16موسیقی
14:18موسیقی
14:20موسیقی
14:22موسیقی
14:24موسیقی
14:26موسیقی
14:28خوبه بیدار شدید
14:38فقط سمکن جدیدترین تحرم رو بشنمیم
14:41نظرتون نگهت دار واسه خودت پانچو
14:43من یک خوابی دیدم که با همه خوابای قبلی فرق داشت
14:46حالا میدونم چی کار کنم
14:48تا رسطورانمون رو نجات بدم
14:50یعنی ترهت بهتر از بوغلمون بریونه؟
14:53خیلی ساده از باید به کارخونه حمله کنم
14:56و یک بار برای همیشه دشمن رو شکست بدم
14:59جوخه میکنی نه؟
15:02این سرنوشته منه باید اون ستارا رو کنبال کن
15:05کدوم ستاره؟ فکر کدم داریم در مورد کارخونه حرف میزنیم
15:08چباک اگر امیدی نیست؟ چباک اگر سفر دوریست؟
15:12زیاد دور نیست اون سمت قیامون
15:14مبارزه در راه حق آلیست که
15:16آخو البته به نظر آلیه
15:18ولی من فکر میکنم اگر اشتباه نکنم
15:21حمله برسورم خلاف خانونه
15:23مگه نشنیدی چی گفتم این سرنوشته منی؟
15:25خیلی خب
15:26با دقت به حرفام گوش کن
15:28به عنوان یک دوست دارم بهت میگم پسر
15:30تو نمیتونی این کار رو بکنی؟
15:32ولی من مجبوره و تو هم قراره به هم کمک کن
15:35خودتو مسخله مردم میکنی؟
15:43اول تو
15:44توجه کنید خانوم ها و آقایان
15:55من میخوام یه
15:56خانوم ها و آقایان
16:01توجه کنید میخوام خبری رو اعلام کنم
16:05جناب آقای دانکیوتی
16:07امشب از شمافت رسطورالشون
16:09ممزورم کاف لامانچاست
16:13دفاع خواهند چند؟
16:15بانچا
16:16بلشگو بیا پیش ما
16:18بچه چنم دوست من همینقدر کافیه
16:30من دانکیوتی هستم
16:36و کارخونه قضا رو به جنگ شرافتمندان دوت میکنم
16:41برنده این نبر رسطوران خودشو نگه میداره
16:45و بازنده برای همیشه این شهر رو ترک میکنه
16:48ببینم چی شده میترسید با من بجنگید؟
16:53این آخرین حشداریه که میدم
16:56یا همین حالا به میدان جنگ میاد
16:59یا این که مجبور میشم بهتون حمله کنم
17:02این دیوونگیه
17:03به من میگی دیوونه؟
17:05ببین اگه برسطورانم حمله کنی میگم دستگیرت کنن
17:09شی؟ اشتباهت همینجاست دوست من
17:12من به خاطر شرافتم میجنگم
17:14و به هر مرجای قانونیم که بگی بدون شک در این مورد با من موافقه
17:18سلام دان کلانتر بام هستم
17:21هیچ دیوونگی ازت سر نزنه و اگران بازداشت میکنم
17:25متاسفانه انا دیگه برای عقب بشینی دیر شده
17:28نه دیر نشده
17:29چرا شده؟
17:31این کارو نکن
17:32مجبورم
17:51دیری چی کارت کردم
18:02تسلیم شو
18:03و یعنی با این دسته تایی هم بهت حمله میکنم
18:06میله های زندانچلو داره من نیستن
18:13شما را به مبارزه جوت میکنم
18:15مثل مرد با من بجنگین
18:18زیرا کلا خودتو دران برو بخوام
18:20من مشاور حقوقی میخوام
18:22با یکم مشاوره دوستانه چطوری؟
18:25دیدم قرار اینجا ببونی وسیله ها تو واسه تاورده
18:28یه لحظه سب کن
18:29ببینم تو اون ساعت چی داری؟
18:31فقط چه تا خرت و پرت معمولی برای خواب
18:33کوکلاه خوشخوابمم اووردی؟
18:35بله اینجاست
18:36تو دوستی خیلی خوبی هستی پانچون
18:39چیپس زورتم اووردنی؟
18:41آره اونم اووردن
18:42سوسه سالسا با فرپل اضافه؟
18:44بله
18:44اون باعث میشه کامبوس ببینیم
18:47سب کن ببینم
18:49چی کار داری میکنی؟
18:58این کار به صلاح خودت دان
19:00من باید هوا تو داشته باشم
19:02و در زمان نیاز کاری که به صلاحه تر رو انجام بدن
19:05اصلا معلوم هست چی داری میگی من به سوسه سالسا نیاز دارم
19:08نه دان
19:09چیزی که تو نیاز داری اینه که دیگه سوسه سالسا نخوری
19:13نه
19:13تو هم داری علایه من کار میکنی
19:16بگو که اینجا نیست پانچو
19:18بگو که اینجا نیست
19:19نه
19:20ای پانچو
19:30چی شده؟
19:31شما ها اینجا چی کار میکنی؟
19:32ببینم دیشب هم خواب بد دیدی؟
19:34راستش فکرشو که میکنم میبینم نه
19:38اصلا خواب دیدی؟
19:39نه خیلی خوب خوابیدم ممنونم
19:42فکر کنم به خاطر سلولشه که غیلی راحتی
19:44میدونستم
19:46علتش سوسه سالسای تون بوده
19:48هرکب قبل از اینکه به خوابی سوسه تون میخودی
19:50واسه همینی که خوابایی بد میدید
19:52آه
19:53خیله خوب
19:53مطمئنم بخشیش همین بوده
19:55و این نمیتونین ازم انتظار داشته باشین که بابر کنم
19:57مطمئنم همین بوده
20:01شما میخواین خسارت بگیرین؟
20:03اون دکل کفگیری که خمسودمونده
20:04با حالت اول برگردودی
20:06پس خسارتی والد نشده
20:07اگه قبول میکنی که دیگه از این چیزو نخوری
20:09آزادی که بری
20:10برم
20:11کجا برم
20:12دیگه کافلامان چایی نمونده
20:14جایی ندارم که برم
20:16این قضا مطمئن نبار
20:18سفارش ششتا کست دارید کاملا برشته
20:29توست فرانسبی یا محلی؟
20:31محلی
20:32سبحانه دادن چطوری این فکر داخل به ذهرت بسید؟
20:36ولی سازه از کارخونه قضا تا مقتده ها بازیست که
20:39بهه گفته بودم که باید کاری رو انجام بدیم که اونا انجام نبیدن
20:43آه متشکرم دوست من
20:45ازت ممنونم وقتی که به نیاز داشتم کنارم موندی
20:49خب این کاریه که دوستا انجام میدن
20:51حالا باید برگردیم سر کارمون
20:53مردم گناستن باید بهشون قضا بریم
20:55آکمانه می
20:57رستی چطوری پداشتن؟
20:59حادیت از چکرس بازی کنیم ها؟
21:01حادش راه بازیه چکرس از این نقابت استقبال میکنه
21:03و در انتظار تاک رو خاره
21:11حالا نوبت آهنگ های مسغره با لریه
21:13قسمتی از برنامه که لری میاد
21:15و یک آهنگ مسغره میخونه
21:17حسارکی بود
21:19که خونه ای داشت
21:21زیر درختی که دوست داشت
21:23کنار درخته
21:25یه حساری بود
21:27دور جامعی که در بسته بود
21:29کنار درخته
21:31یه حساری بود
21:33دور جامعی که در بسته بود
21:37موسیقی
21:39موسیقی
21:41موسیقی
21:43موسیقی
21:45موسیقی
21:47موسیقی
21:49موسیقی
21:51موسیقی
21:53موسیقی
21:55موسیقی
21:57موسیقی
21:59موسیقی
22:01موسیقی
22:03خیلی قشنگه
22:05قلبمون پر از شادیه ترمومه هفته
22:08جامعه امون مثل پسیه درپسته
22:11به جز جمعه خودمون در روح همه بسه
22:15بشه توپم رو به من بدین
22:21جوتش که ازم خور بدره
22:24رفو بارا
22:26بعدش افتاد
22:28یه هم پشت ازنده ها
22:31جامعه در بستمون خیلی قشنگه
22:35لباسامون کسید نیست که مردمون سبسه
22:38وقتی میرایی درمون از همون بیرون
22:41بیبینید که جامعه تمیزی داریم ما همه بود
22:44فقط بود دارید تو جامعه در بستمون
22:48بیچواش خالی نداریم نیشت و توی خیابون
22:51توی خیابون
22:53تو جامعه در بستمون
22:56خوشبایی ما میخربیشون هستیم در بود
22:59وقتی میادیدنمون از بیرون
23:02میتونید دست کن بدی
23:03و بعدش بری خون از
23:05بیشه در بود
23:06جامعه در بستمون خیلی قشنگه
23:09حبا خون خونش شادی
23:10یه ترمون خطه
23:11جامعه در بستمون
23:15یه هم پشت ازنده
23:16بیچو جامعه خودمون
23:18یه هم پشت ازنده
23:19بر روی همه بسته
23:21در بسته
23:23این هم پشت ازنده
23:25این هم از آهنگهای مسخره
23:30با لری
23:31نمیشیده
23:31جو میجاب نده
23:32دفعه بعد
23:33برنامه ما رو ببینید
23:34که لری میگه
23:35بابو
23:36شلو پولمز
23:47و فتکش تلالی
23:49شلو پولمز
23:51شلو پولمز
23:53ای؟
23:53شلو پولمز
23:58اسر حبکتون بخیر
24:00منم دکتر واتسون هستم
24:04چه کلمه این جالبی داری بنامون شلوک؟
24:07غیلال هیچی ولی اگه پیداش کنم اطولی نفری که بهش میگم توی
24:10راستش من یه چندتایی کلمه جالب دارم
24:14مثلا بسیار فاخر، خیرخواهانه، انسان دوستانه
24:17بسیار قابل اعتماد اینقدر خوبند که نمیتونی فراموشش کنی
24:20که به لازفنی فکر نمی کنم کلمه باشن
24:22بلکه گروه یک کلمه دیگه عبارت هست
24:24خشتی نباشت، بسیارتون بخیر آقایون
24:28بیا اینجا دوست خوبه من، میزمون با تظره
24:30آقایون یه مامای دیگه حل کردیم؟
24:34بله، همینطور خانم محترم
24:36همون قضای همیشگی، الان میارم خدمتتون
24:39بفرمایین، نوشه جونتون
24:42بگم او اینجا سرفیسش روز بروز کندتر باشه
24:46باید که جای دیگر پیدا کنیم
24:48بزن، بسلامتی
24:49ببیدم، این دفعه ما سی چیجهش گرفتید
24:54مالا به یه مورد جنایی مرموش بیرحوانه بربوط میشه
24:58میشه اینطور گفت
25:00بله، میشه اینطور گفت
25:01خوب، بگید بمیدم چه جنایت ناجبا بردانهی حل کردید
25:06خوب، داستش یه جنایی مهرمانه است
25:08بله دیگه نازم نیست کسی طولندن
25:11نگران سکهای بلگرد خیابونه بینکر باشه
25:14باییه، چطور علش کردید؟
25:18آیا از قدرت عالی مشاهدتون استفاده کردین
25:21یا دانش پزش قانونی این مورد خواهد سرو اشنگ کرد
25:24از تحلیلت خوش عبوبه
25:26در واقع ترکیبی از هر دو بوده
25:28بعد از بررسی دقیق سحنه جنایت ما
25:31بهتری راه باب که برای توضیح مسئله یا حق
25:33وای نه، باز شروع شد
25:36اگه هستین کچکاف که چی پیدا کردم
25:44من تو کد و کاف سر نخ میدم شما
25:47من میدونم کنم چیکار
25:50اه، منم همینجون
25:52اگه یکیو میفتاده
25:55اتفاقاتو کچکاوی
25:57مجرمان مربوزن و مسئله هست شنایی
25:59بازو سخته ها شما نداری اصلا شنایی
26:03باره جنایی برداری کشین و زن بزنید
26:06به
26:07فقط زک بذاریم به یک عشتر شلوم
26:10آپراسور های باباتو که شما را خاطو کاره بودن دقیقیم
26:14همه جانو بگذیم سریعیم
26:16ساز باده هیچم بندیم
26:17میتونیم با اینا سرگرمیم
26:19چی؟
26:20نبی کشیم دست از کار به جاز خواب و یا کل نظار
26:23بازو بهتر خودش نسیم چه چکلن داره بیم
26:26نداره هی چانسیم
26:28حقیقتا شو میخوایین همش به احتمالات مربوط میشه
26:30میبینیم با در نظر گرفتن منطق و استبدالی که ما به خلق بودیم
26:33موجب شانس بسیار کمی داره که بتونه تو کار خلافش محفظ باشه
26:36مجرمه؟ واقع چه خیاله میکنه؟
26:41بس اگه موجب کاره جور نیمیشن نداره هیچ چانسیم
26:44کارش هرچی هم بینقصه با بینم
26:46اون رو میدیم ها لحظه اون بازاشته رد پایی
26:48بس اگه پایی نارا میکنه را نمایی
26:50با خوش پایی زیرکی میکنی به شنا سا سا سی
26:54اون رو همشاهر شنا سایی میشن
26:58موجب بیادش وستن تا بشواری از سکتاسن
27:01گرفتمش توی دست
27:06بیتونن موجبا از خودشون نفا کنن تو دادگاه
27:09همش داریم حضی زریم بسته دیگه ای بابا
27:12بس اگه دیدین یه موجب چه نایی حد بس اگه بزنیم
27:16خب یه پایان خوبه دیگه برای یه روز خوبه دیگه
27:31از چیزی داره این دوست خوبه من؟
27:34فکر میکردم با کمک همین مسئله جناری را حل کردیم
27:37ولی انگار همش به اسم تو تموم شد
27:39حرفایی بزقره نزد با یه تیویم با دوستیم
27:42هم خودتی رو میدونی هم دیگه را
27:44آره اما واسه تو هم اینطوریه؟
27:46درسته کسی با دوست شنی رفتاری داشته باشه؟
27:48مذوره چیه؟
27:49ما دوستیم مگه نه؟
27:50البته که دوستیم
27:51خب اون وقت تو جم اینطوری با دوست رفتار بیکنی؟
27:54مگه چجوری رفتار بیکنم؟
27:55خله خب بایسه ماست توضیح بده
27:57خب اون وقت توضیح بده
27:59خب اون وقت دوست رفتار بیکنم؟
28:01خب اون وقت دوستی اتفاق افتاده
28:03و ما هر تفاق افتاده
28:05و ما هر تفاق افتاده هم به کمک نیاق داریم
28:07چی میگی؟
28:08من دارم میگم
28:09تو کاخ بایکنگ هم یه دوستی اتفاق افتاده
28:12و ما سریعا به کمک شما نیاز داریم
28:15یه کلمه از حرفات هم نمیفهمم
28:18درست بگومم اینم وضوع چیه؟
28:19نیگه تو کاخ بایکنگ هم یه دوستی اتفاق افتاده
28:22چی؟ یه دوستی؟
28:23پس بزن بریم دکتر واتسون
28:25مازی شروع شد
28:26مازی شروع شد
28:34خدرشو که شما رسیدین
28:36ما شدیدن به کمکتون نیاز داریم
28:39خوب حرف این یکی رو لاغل بفهمم
28:41اینجورن به امنیت منی مربوط میشه
28:43اگه صریعا حلش متاسفانه اواقع به بدی در پی خواهد داشت
28:47دیگران نباش دوسته من
28:48تو جیک ثانیه حلش میکنیم
28:50چی رو دوستیدم؟
28:51یک کیلی
28:53ببخشید درست شدیدن گفتید یک کیلی؟
28:55بله همینو گفتم
28:56کیلیداتو بوم کردی؟
28:58جدیه میگی همین؟
29:00خب برو بده برات یکی دیگه بسازن
29:02شما ریاضی به بزرگتری رو باهوشتری کاراگاه جهار نداری آقا
29:06شما کیلید ساز ریاض داریم
29:07شرلوک یه لحظه اجازه بده؟
29:09آقا این کیلید دقیقا چی رو باز میکنه؟
29:11در اتاقی که خد کش تلایی توش نگه داری میشه
29:15اجله کن شرلوک یه لحظه هم نماز وقت تو تلف کنیم
29:18غیره ها بیشه یکی بگه اینجا چه خبره؟
29:21از این طرف لچفن
29:28همین امروز صبح گلید اینجا بوده؟
29:31اوه، بله، تو رب میبینه
29:34ببخشی این شرلوک، میشه یکم کمکم کنی؟
29:38چی شده؟
29:39خب، تو، میشه توصیح بدی چی میبینی؟
29:42آره، حتما، این یه بالاش معمولیه که هیچ گلید روش نیست
29:46چیز خاصی هم نمیشه راجبش گفت
29:48تا اونجایی که هست کارگایی هم و بگه کسی که این کلیدو دازیده از بالش نم بدش میومده
29:53چون که هرکی کلیدو بدازده بالش هم باش میدوزه دیگه
29:57اونم بالش به این قشنگی رو
29:59من حاضرم شرط ببندم که سارن یادم بیکله مریضه که از بالش محشم داره
30:04چرا بیکله؟
30:06چرا یک کله نداشته باشی به بالش هم نیازی نداری، من تقش همینه
30:09آه اینو خوص وزیر میشه بپرسم دری که با این کلید باز میشه کجاست؟
30:14اونجا؟
30:16اونجا جاییه که خطکش تلایی رو نگه میداری؟
30:18بله، حالا همه چیز داره مشخص میشه
30:21اتاقی که خطکش تلایی در رو نگه داری میشه، خطکش تلایی قدیمی
30:25خب حالا این خطکش تلایی چی هست؟
30:27اون با ارزشترین گنش در تمام این سرزمینی
30:31آها، فهمیدم
30:33یا به چی؟
30:34سب کنیم، کسی حرکت نکنه
30:36رد پای مجرم ما روی زمین مونده
30:39هممون باید خیلی مواسط باشیم که این سررخو رو عشبه نبریم
30:44خیلی خوب، همگی بی حرکت
30:46شنید این چی گفت، کسی از جاشت کن نخوره
30:49من کارگاه بیلترات هستم از بازرسان بزشگی قانونی همتین جنوبی
30:54مرهم گروه با جالش با درستم از گشت بزرگ رو هم کانترل بریم
30:58آه، آه، عالیه
31:00بازم شما دوتا فراد همین رو کم داشتیم
31:02شما دوتا هیچ وقت باره حسی نمیگیم
31:04نا مهمونیم که منطقه رو تحت نظر داشته باشیم
31:06من شما الام دحت نظر داریم
31:11آه، نه، لطفا دست دگه داریم در این سحنه جنوب رو به هم میریزیم
31:14اینجا حوزه ی حفاظتجی ماست
31:16و هیچ نیاز جمع کمک شما نیست خوش رو مدین
31:19آقایوی خواهش میکنم
31:21آقای شلو پولیس بهترین کارگاه در تمام دنیاست
31:32بریم بیرون
31:33اینجا چیزی واسه ایم زماشانه
31:34به خواهش میکنم فقط چند لحظه دیگه به ما فرصت بریم
31:37گفتم، بریم بیرون
31:49این چی پیدا کردی؟ یه راه مخفی
31:52آه، کاریچ آنی بود چه لوشی؟
31:55آه، آه، واسه واسه هم خودم بود
31:58ببینین، رد پاها از اینجا میان و خارج میشن
32:01پس گلیت اینجوری دوستیده شده
32:03بریم بیرون
32:04این رب چیزی واسه ای تمام شانیست
32:06باید این موزورو فورا به پادشاف و ملکی گذارش بدم
32:09آه، خدا بیکارا بیکرم
32:20بریم دیرون
32:22اینجا چیزی ناسه ای تمام شانیست
32:27شراغ
32:28گنه از سرصبت یه دونه روزگاه
32:31با شریک جرمش دکتور واتسون
32:34خب بچه ها کی رو دستگیر کردی؟
32:37نیازه نیز کسی رو دستگیر کنیم
32:39مجرما از تصفادشون رو تصریف بکنن
32:41همون قضای حبیشگی لطفت
32:44خب شلوت
32:45امشم تو دکتر واتون کدوم مجرمای شرور بخت برگشته
32:49یا فرستاد این گوشه ای زندون؟
32:50چی گفتی؟
32:51منظورش اینه که امشم ما کسی رو دستگیر کردیم یا نه؟
32:54آها راستش به سا حبیشه کابلن محنمونه است
32:58من این کاراگاه محموم شما یک سرنخ پیدا کرده
33:03که این پرونده رو یک جا حال میکنه
33:04تو هر این هفته باشم رو دستگیر میکنیم
33:07حالا نمیتونم بگم که دقیقا این شب گوژا بودم
33:13ولی اجازه بدید حفظشو بگم
33:16شاخ راکینگ پام
33:18اونجا بودم که با دوشوارترین با افای زندگیم روبرون شده
33:25اگه تو این پرونده شکست بخورم
33:26با ارزشتری گرچ در تمام این پادشای عدس میره
33:29خوشبختانه به نظر شام و بلکه کار من تا اینجا عالی بودم
33:34آه
33:34آه
33:35کاراگه عالیه
33:37آه
33:37آه
33:37آه
33:38آه
33:38آه
33:39آه
33:40آه
33:41وقتی تو حل مهم های پرونده به کمک من نیاز نداشی
33:45تو خوردن که که دیگه اصلا به کمک هم احتیاج نداری
33:48آه
33:49آه
33:50تو مهم های پرونده را حل کردید نه
33:55خوه
33:56آه
33:57آه
33:58وقتی تو
33:59وقتی تو
34:00وقتی تو
34:01دست وردال
34:02اصابانی نشو بیا برگتو
34:04بگو از چی دل خوری
34:06از چی دل خورم؟
34:08از چی دل خورم؟
34:10از چی دل خورم؟
34:11بله
34:12بله
34:13بله
34:14داریم بازی میکنیم قراره همه چی سه بار بگیم؟
34:16تو واقعا نمیفهم من چی میگم مگه نه؟
34:18ببین
34:19من میدونم بایه تیپ هستیم
34:21تو میدونی بایه تیپ هستیم
34:22همه میدونم بایه تیپ هستیم
34:23پس باش گرد چیه؟
34:25من جزیات کوچولو را نمیگم
34:27یعنی تصدیر من تو حل پرونده ها شده جزیات کوچولو؟
34:30بقیقت سخت میگیریه
34:31سخت میگیریه
34:32حالا بیا برید کیک همونو بخوریم
34:34چون خیلی گوشت همه
34:35تو واقعا باور نکردنی؟
34:37آه و امرونم
34:38تو خودت هم بدک نیستی
34:39ببینی چه دست خوبی هم
34:41منم دارم ازا تعریف میکنم
34:43میدونی چی خیلی دردناکه؟
34:45وقتی شاغو بره تو پاد
34:46وقتی تصدف هم میخوری به دیوا
34:48وقتی داری راه میری یه چیز محکم بیافته رو سرن
34:51این دیگه خیلی درد داره
34:53بحشت داکه
34:54چیزی که واقعا نارد کنندست اینه که
34:56کسی ادعا کنه دوست دته
34:57ولی باهاد مثل یه دوست رفتار نکنه
35:01بیفهمم
35:03خدا نیمشه لکو
35:05میشه لطفایی افضا به با بدین؟
35:08ها میشه واسه طرف دارای عزیزم وقت دارم
35:17شب بخیر
35:18خب ببینم داشتیم چی میگفتیم؟
35:20به اسم هر دومون امزا دادی نه؟
35:22آه نه
35:23اونا فقط امزای منو هستن
35:25ببین تو اصلا حرف منو نمیفهمم
35:27هر وقت دونستی با من مثل یه دوست رفتار کنی
35:29اون وقت با هم حرفی زن
35:31من چی رو نمیفهمم
35:33ولی ما یه تیمیم
35:34داری کجا بیریم؟
35:35برگرد دکتر واتا
35:37دکتر واتا
35:39دکتر واتا
35:50سلام
35:55آقای حمز
35:56اینجایی؟
35:57ببخشین مزاهم شدم
35:59آقای حمز
36:00مجبورم چون خطکش تلا رو دست دادم
36:03چی؟
36:04گفتم ببخشین مزاهم شدم
36:07مجبورم چون خطکش و تلا رو دست دادم
36:12به چه زبودی صحبت بیکنی؟
36:14من متوجه میشم اون چی میگه
36:17داره میگه دست کشای تلا رو بریدن
36:21نه بابا اون گفت گربه های دودکش بالا پریدن
36:25مره این به نظر مرد یه چیزی در وارد آبکش گفت
36:28انگار کسی از تلا رو چیزی دوزدیده
36:31من فکر میکنم صحبت سر مگز کشی
36:33خطکشا تلا رو دوزدیدن
36:39آها
36:41دوزدیدن؟
36:42پس بزن بریم دکتر واتسون
36:45آه
36:46میشه لطفا من رو ببخشید بعدا ببینم اتون
36:56سلام دکتر واتسون خونه ای؟
37:02ننشید دکتر واتسون خونه است؟
37:04دکتر واتسون تمام امروز و بیرون بوده
37:07چون دل شکسته و قمگینه
37:09و فکر نمی کنم به این زودی ها برگرد
37:23او شما آقای هولمزین
37:25واقعا خجالت داره که دوست خوبی برای دکتر عزیز ما نبودید
37:29او؟
37:30او؟
37:32او..؟
37:33مگه چند تو خِط بست کان باله؟
37:36خب، مثل این که شلو کنز محبوب و باهوش انجاست
37:40اگه به قانون تلوی دوستی عمل میکردید
37:43هیچ کنوم از این چیزا اتفاق نمیافتند
37:48او
37:51این دیگه خیلی دهت داشت
37:53خیلی دهد داشت
37:55ببخشید ولی من باید دکتر باید صدا پیدا کنم
37:58اوه اگه پیداش دار کنی چی میشه؟
38:00اگه اونقدر که میگی کارگاه بزرگی هستی باید خودت پیداش کن
38:05آه باشه پس بهتره که برم
38:11اینجا چیزی واسه تباشا نیست بریم برون
38:14آه آقای هولمز لطف کردین که اومدین
38:17متشفانه این رشته هواده شخیل خیلی جنجال برانگیز شدن
38:20اگه حرفی از این سرقت یه جوری برسانه ها درس کنه میدونید که چی میشه
38:24آه آه آه آه
38:26دیگه دیر شده خطکش اطلاعی به سرقت رفته
38:29هرچی که بیدونین رو به من بگید
38:31آه خدای بزرگ همه چی رو پس باید تاریخو مرور کنیم
38:34در سال 711 ملادی به اسپانیا حمله کردم و بردارم
38:38بردارم در مورد سرقته
38:39آه آه بره درسته کی دیده که به سرقت رفته
38:42در این رو که مال اتاق گنجیله ها بوده باز میکرده
38:45و حالا خطکش تلیایی دوستیده شده
38:47همهش همین بود
38:48برین بیرون
38:49اینجا چیزی بازی جمع شدین؟
38:52نمیخوام شما رو زیاد تحت فشار بذارم
38:54ولی لطف کنید و هرچی سریع تر این پرونده رو حل کنید
38:57دارم روش کار بکنم
39:02حالا از کجا شروع میکنیم؟
39:04اصلا نمیدونم
39:05اصلا نمیدونم
39:06معمولا دو این مواقع دکتر واتسان یه چیزی میبارسید مثلا
39:09چه وقت اینجار اتفاق افتاده؟
39:11رستشه به احتمال زیاد موقع تحویز شیفته نگهبانه بوده
39:14ولی چیزی که نمیفهمم همینه
39:16بعد از گم شدنه کی دید ما تعداد نگهبانه رو دوبربر کردیم
39:19صحیح موقع تحویز نگهبان
39:21و چون هر مرودی و خروجی بسته است
39:24و هیچ راهی به دران و بیرون اتاق نیست
39:35یه دسته سب کن
39:41نتیجه دیری فوق نده شلوک
39:48هنوز رفزنه امیدی هست
39:50کاراگاه بیل تراد بازن چه پیزشک قانونی
39:53به این نتیجه رسیده که دوست و گنجینه ملی ما
39:56هنوز درون دیوانهای این کاخ هستند
40:00آفرین به شما آقای تراد
40:02شما خدمت بزرگی به سرزمینتون کردی
40:05سب کن ببینم
40:06اینو من همی علا فوق اینو خوز وزیر گفتم
40:09تو ایده من رو دوزدیدی
40:10اون ایده مال بب بود
40:12خوشت میامد اگه من همین کارو باهاد میکردم
40:15یه نستی سب کنید
40:20خودشه فهمیدم حالا میفهمم
40:23تو ایده من رو دوزدیدی کاراگاه تراد
40:25هیچکی خوشش نمیاد کسی باهاشتری کاری بکنه
40:27بمرونم که اشتباه همو به فهموندی
40:30خواهش میکنه
40:32میبینی؟ این همون چیزیه که دکتر باتسون
40:34تمام این باندت میگم
40:35نر بزشته همه چیز به اسم من تموم میشد
40:38نمیخواستم من جستی کنم ولی بی ملاحظه بودم
40:41مثل تو
40:42بسیار خوب بری این بیرون
40:43اینجا چیزی ما سی جما شنیست
40:45حقا آلی شد آخرش فهمیدم
40:48حالا حضرت ما باید با دیگر ها طوری رفتار کنیم
40:50که دوستاری با همو رفتار بشه
40:51دقیقا همون چیزیه که خد کسه تلاعی میگه
40:54برای همینه که مهمترین گنج در تمام این سرزمینه
40:57یعنی ما باید با دوستان بود طوری رفتار کنیم
40:59که دوستاری با همو رفتار بشه
41:01اوه بده مطمئنن در مورد دوستان هم صدق میکنه
41:03برای با همو رفتار بشه
41:04اوه بده مطمئنن در مورد دوستان هم صدق میکنه
41:07برای نمیتونم به ترهای این پرباده رو حل کنم
41:10به هم کنم نیاز دارم
41:11بهتری کاروگاه در تمام این سرزمین
41:13من به دکتر واتسان نیاز دارم
41:15بس دکتر واتسان در خدمت شماست
41:19دکتر واتسان من اخره فهمیدم
41:22نیدونم دیدم
41:24آله جناب اگه موافق باشین
41:26ماهیلم حوییت مجرمی که جسالت کرده
41:29و خدکش تلایی رو دوست دیده فاش کنم
41:32سبکن ببینم اینجا حوزه کاری منه
41:35پسپرین بیرون
41:37البته وقتی که کار پربنده تموم شد
41:40همونطور که دوست خوب من شرلوک به درستی متوجه شد
41:44دوست مورد نظر هنوز در میان ماست
41:47چون این کار از داخل انجام شده
41:50و دوست کسی نیست
41:52به جز یکی از نگهبانان کاخ
41:54شما کاملا مطمئن هستید
41:56و این هستید همه نگهبان های ما به اصول وفادارن
41:59بله البته ولی یکی از نگهبان ها نفوزیه
42:02اون یه جاسوس خارجی که فرسادنش اینجا تو با عرصشتری دار آیا ایگلسان رو به دوسته
42:06این قیلی خبر قبوله هرکی دوستید خودشا معرفی کنه
42:11علا حضرت با اجازه شما
42:13نگهبانه آیا کسی از شما جاسوس خارجیه؟
42:16نو
42:17و آیا همه شما به سلطنت وفادار هستی؟
42:20نو
42:21شرمند دکتر واجسون من از همه شون باز روی کردم و متاسفانه شما اشتباه میکنین
42:26آقای نخصفزی مردم ممکنه گاهی دروغ بگن ولی سر نخوا هرگز دروغ نمیگن
42:31اولا رد پاهایی که در کلیت خانه دیدم دقیقا با اندازه این به خود فرنگی متابقت دارم
42:37بعدش یه راه مخفی بود روی دیوار کرکه های سیاه پیدان کردم
42:41نه تنها این کرکه ها کاملا با کلاه نگهبان ها همخونی داره
42:45بلکه ارتباهشون هم دقیقا با قد یک نگهبان انگلیسی متابقت داره
42:50از روی این شواهی فهمیدم که این نگهبان کلیت رو دست دیده
42:53ولی هنوز نمیدونستم چرا تا امروز صبح این بود که مخفیانه سحنه جمع رو بررسی کردن
42:59و جواب مهمار رو پیدا کردم آقایی
43:01بس همش اینجا بودی باید حبس میزادم
43:04من خورده هایی روز هم این پیدا کردم
43:06خورده هایی که معلوم شد مال پنیر و نونباگته که قبیه صرفونه انگلیسی نیست
43:10بلکه از یک سرزمین خارجیه
43:15اینجا بود که فهمیدم یه جاسوس بینمونه
43:19ولی دیدی که من از نگهبارا بازدروی کردم
43:21همه ی اونا به پادشاهی وفادارن
43:23وفادارن وفادارن وفادارن
43:26از تکران خوش آبیاد
43:28اگر بهتری دوست من دکتر وادسان میگه یکی از اینا جاسوسه
43:32بهتر حرفشو قبول کنی رفید
43:44خدگچه تنایی
43:49یه جاسوس
43:51اگه به خجر علاقه بیاندازم
43:53به پنیر و نونباگت نبود
43:55الانگیر نمیافتده
43:56و اون خرکش پاله فرمیش جا داره
43:58جنجینه ی ملیمون سرانجام پیدا شد
44:01و همهش بلطف شما از آقای هولت
44:03آه نه
44:05اما حضرت باید منو بمخشید
44:07ولی قهرمان واقعی دکتر وادسانه
44:09نه شلوک ما کارمون گروهی بود
44:11مثل دوتا دوست
44:12درسته
44:13مثل دوتا دوست
44:14بیا اینو بخون
44:16با دیگران همانطوری رفتار کن
44:18که دوستاری با تو رفتار کنن
44:20این خودش گویای همه چیزه مگلا
44:22منو میبخشی؟
44:24البته که میبخشم اترفی
44:26براید منو میبخشف
44:28حقا
44:31ایست که دورمی افتاده؟
44:33اتفاق او تو کیاییییییه
44:34عضم عضی مجره ممازه منو پر
44:36و مسئله هسته شنایییییم
44:37بوضو سخت موطره
44:38از الاشنایییم
44:39بوضو جناییی تود
44:41بریبريم بشسن بزنید به ما
44:43این دیم
44:45غرندسته میشه
44:47وقتی ها پاری میکاریم او هم دیگه ها به چین
44:50درست میشه
44:52تو ترقیقا زری در قیقه
44:53موسیقی
45:22هره، حرفی داری که بخوایی بزنی؟
45:24آره، وقتی داشتم مزخرت میکردم، به این فکر نمیکردم که چه حسی داری
45:29من نمیخوام کسی من رو مزخره کنه
45:31بردم ماکو من رو میبخشید؟
45:34فکر کنم میبخشن، چون لحاظ تاریخی هم سرزمین بخشندهی بوده
45:38خیلی خوبه، ولی از کجا بود برشم؟
45:41آه؟
45:52به نظرم یعنی مخشیده ما؟
45:59میبینی لری، و علمی را از باکو، همونطور که تو قصه شیلوک رومز دیدیم
46:04واسه ی دوست خوب بودن، باید با دوست همون طوری رفتار کنیم که دوست داریم با همون رفتار بشن
46:08و همونطور که از قصه مارچوبه لاماچا یاد گرفتیم، دوست خوب کسیه که بهتری کار رو برای دوستش انجام میده
46:14و مواقعی که بهش نیاز داره در کنارشه
46:16پس بیاییم ببینیم رایانک امروز چه آیهی برا مونده؟
46:20دوست واقعی در هر موقعیتی محبت میکند و خیشاوان برای کمک در حقاب سختی متمند شده است
46:26افصال ما به هیفته آیه هیفته، ببخشیم
46:29پس علمی را جان، مهم اینه که وقتی دنبال دوست خوب میگردی، باید به یاد داشته باشی که اول خودت باید دوست خوبی باشی
46:37و اگه تونستی این کار رو بکنی، مطمئنم که موفق میشی
46:41خوبه نه درسته علمی را، تو موفق میشی
46:44لری، داری چی کار میکنی؟
46:46برای برنامه بعدی که دو دقیقه دیگه شروع میشه تبریم میکنم
46:49میشه بی زحمت اولین برنامه رو تموم کنیم بعد؟
46:51باشه پسر کشرای قربزی
46:54یادتون باشه بچه ها، خداون شما رو خواست آفریده
46:57و خیلی دوستتون داره
46:59خدا نگهدار؟
47:01کسی به من نگفته که دو دقیقه دیگه برنامه داریم
47:04نگرا دباشت، تو توش نیستی
47:06یعنی چی که من توش نیستم؟ آخه مگه میشه که؟
47:34موسیقی
47:50موسیقی
48:20موسیقی
48:50موسیقی
49:20موسیقی
49:50موسیقی
50:20موسیقی
50:22موسیقی
50:36موسیقی
50:40موسیقی
50:42موسیقی
50:44موسیقی
50:46موسیقی
50:50موسیقی
50:52موسیقی
50:56موسیقی
50:58موسیقی

Recommended